در این روزها بحثهای جدی در رابطه به توزیع شناسنامه(تذکره)های الکترونیک بهشدت بالا گرفته است. شهروندان کشور میگویند توزیع شناسنامههای الکترونیکی یکی از دستآوردهای بزرگِ نظام پساطالبانیست و این خود نشاندهنده پیشرفت و گام نهادن بهسوی ملت شدن است. شناسنامههای الکترونیک با امکانات الکترونیکی و مجهز با فنآوریهای مدرن و عصری آماده شده است و براساس گزارشها هیچ مشکلی برای توزیعش وجود ندارد. اما برخی از حلقات خاص در لایههای درونی نظام و بیرون از نظام کنونی با توزیع این شناسنامهها بهشدت مخالفت نشان میدهند و برای اینکه کلمه افغان در آن باید ذکر شود، پافشاری دارند. این پافشاریها و چرخیدن به باورهای کهن و قبیلهای که ملیتها را باهم مدغم بسازد و از یک جامعه کثیرالهویت به یک جامعه تباری و تک قومی تقلیل یابیم، در چنین زمانی کار به جایی نخواهد برد و هیچ پشتبانه مردمی هم نخواهد داشت. چون من افغانستانی هستم و هویت ملیتیام تاجیک است و کسی دیگری که در همسایگی من است، پشتون میباشد و فاصله خانههای مان تنها دیواریست که سهم من و سهم اورا جدا کرده است. من به هویت و ملیتش احترام قایلم و از وی نیز همین توقع را دارم.
هویت چند لایهیی(کثیرالهویت) در جوامع متمدن از ارزشهای والای دموکراتیک محسوب میشود و این رنگینی ملتها را در یک نظام مردمی نشان میدهد که همه باهم زیر یک چتر برای ملت شدن در کنار هماند. اگر ملیتها در محور یک ملیت خاص بچرخند و همهی آن خُرده ملیتها هویت اصلی و قومی خودش را فدا کند، در واقع معنی و مفهوم ملت شدن در اینجا از بین میرود و همان هویت تباری و تک قومی حکمفرما میشود. اینجاست که تضادهای فکری و فرهنگی در چنین جوامعی باعث اختلافات شدید میان ملیتها میشود و ملیتهای مدغم شده در محور ملیت افغان از نظر روانی احساس حقارت میکنند و خودشان را مستعمره میپندارند. این حس میتواند زیانبار باشد و برای بقاء و پایداری نظامهای سیاسی هم یکی از خطرات جدی محسوب میشود. هم اکنون بحث اینجاست که در شناسنامههای الکترونیک با وجود آنکه جمهوری اسلامی افغانستان نوشته میشود؛ واژه افغان نیز بهگونه تنهایی ذکر شود. این نگرش در واقع زیر پا نهادن ارزشها، فرهنگها و هویت چند لایهیی ملیتهای دیگریست که در کشوری بهنام افغانستان زندگی میکنند و شهروندان افغانستان هستند.
اگر قرار باشد که ما ارزشهای هویتی یک جامعه چند فرهنگی و چند قومی را نادیده بگیریم و خواستههای چند فرد محدود را بالای یک بخشِ بزرگی از شهروندان کشور که دارای هویتهای متفاوت هستند، تحمیل کنیم؛ پس چرا داد از دموکراسی میزنیم و ادعای دموکراتیک بودن داریم. متاسفم! این بحثها امروزه بیشترینه از سوی کسانی مطرح میشود که خودشان را دموکراتیکتر از هر شهروند افغانستانی میپندارند. این پندارها چنان مسیر اصلی این افراد را جهت داده است که حتی ملیتهای غیر افغان را حرامی میدانند و این مسئله بهشدت با ارزشهای اخلاقی و انسانی در تضاد و تقابل است.
خوشبختی و سعادتمندی مان در این نیست که هویت یک ملیت خاص را بر اقوام و هویت چندلایهیی کشور تحمیل کنیم و این کارمان را زیستن زیر یک چتر بدانیم. هر قوم و ملیتی که امروزه ادعای بلند بالا دارد، میراثدار فرهنگها و تمدنهای بزرگی هستند که دیروز یک بخشی از جهان را اداره میکردند و امروزه نیز با حفظ نام و ملیت شان در پی تداوم و غنی سازی فرهنگی هستند.
اگر قرار بر این باشد که ما برای ملت شدن همه ملیتهای خرد و بزرگ در افغانستان را بر محور یک قوم و ملیت بچرخانیم، این نگرش اصلا اشتباه است و ما را از مسیر اصلی مان که همان ملت شدن است منحرف میسازد. قبول جامعه کثیرالهویتی، چند فرهنگی و چند قومی یکی از مؤلفههای اساسی ملت شدن است و این مؤلفهها عناصر شکل دهنده ملتهای بزرگ میباشند. کشورهای متمدن با حفظ ارزشهای ملیتی و چند فرهنگی و چند قومی در این راستا گام نهادند و بر داشتههای فرهنگی ملیتها ارزش گذاشته و برای ملت شدن به هویت چند لایهیی شهروندان شان احترام گذاشتند.
اکنون اگر حکومت وحدت ملی با حفظ ارزشهای ملیتی و چند فرهنگی و چند قومی شهروندان کشور این بحثها را فروکش نکند و برای ملت شدن گام برندارد، در واقع بر عقب خواهیم رفت و یک دستآورد بزرگی را که توزیع شناسنامههای الکترونیک است و برای شهروندان کشور اعتبار و اعتماد ملی و بینالمللی میبخشد، از دست خواهیم داد. وقتی توزیع شناسنامههای الکترونیک را یک پروسه ملی و یک دستآورد بزرگ میدانیم، بیایید بپذیریم که هویت چند لایهیی نیز از مؤلفههایی است که خودمان برآن تاکید داریم و ملی بودن همین که بر تمام اقوام و هویتهای موجود در جامعه احترام گذاشته شود و با حفظ ارزشهای آنها میتوان واژه ملی را معنی و مفهوم بخشید.
نویسنده ذبیح الله عسکرزاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر